در آغوش تاریکی با چشمان باز؛ گاث، سبک زندگی


 

گاث، سبک زندگی یا پناهگاه ذهنی؟

آیا می‌توان در جهانی پر از نورهای مصنوعی، زیبایی را در تاریکی جست‌وجو کرد؟ آیا گاث‌بودن به‌معنای غرق‌شدن در اندوه است یا نوعی مقاومت زیباشناسانه در برابر سطحی‌بودن جهان؟ این پرسش‌ها با شنیدن پادکست جذاب  هنرمند گرامی ، نسترن عزیز  در ذهن من زنده شد. او درباره سبک گاث گفت؛ سبکی که بیش از آن‌که فقط مد باشد، یک «جهان‌بینی» است.

در این مقاله می‌کوشم ضمن بررسی ریشه‌های تاریخی و زیبایی‌شناسانه گاث، نگاهی آگاهانه و تحلیلی به امکان زیستن این سبک در فضای امروز ایران بیندازم ؛ به‌ویژه از منظر یک هنرمند خردمندم نسترن عزیز که در جست‌وجوی هویت، زبان و فردیت برای هم نسلان خویش است.

📜 ریشه‌شناسی سبک گاث: از معماری تا موسیقی

واژه‌ی «گاث» (Goth) ابتدا در قرون وسطی، برای توصیف قبایل ژرمنی مهاجم به امپراتوری رم به‌کار رفت، اما در قرن‌های بعد، معنای گسترده‌تری یافت. از معماری گوتیک با ستون‌های سربه‌فلک‌کشیده و پنجره‌های رنگی گرفته تا ادبیات تراژیک، تیره و رازآلود نویسندگانی چون ادگار آلن پو و مری شلی، همه نشانه‌هایی از زیبایی‌شناسی گوتیک هستند: جایی که ترس، رنج و مرگ، نه صرفاً عناصر منفی، بلکه بخشی از فهم هستی‌اند.

در دهه ۱۹۸۰، این نگرش بار دیگر در انگلستان زنده شد؛ این بار در قالب یک ساب‌کالچر موسیقایی و اجتماعی. گروه‌هایی چون Bauhaus، Siouxsie and the Banshees و The Cure صداهایی خلق کردند که ملانکولی، فلسفی و گاه وهم‌آلود بود. از دل پست‌پانک، سبک گاث زاده شد.

🖤 گاث به‌مثابه لایف‌استایل: زیبایی در تاریکی

سبک گاث نه فقط در موسیقی، که در پوشش، آرایش، هنر، ادبیات و حتی نحوه‌ی نگاه به جهان خود را نشان می‌دهد. پیراهن‌های تیره، آرایش چشمان سنگین، بوت‌های بلند و ترکیب‌هایی از ویکتوریان، پست‌مدرن و سایبرپانک، نشانه‌هایی از این هویت‌اند. اما گاث‌بودن، فقط «ظاهر» نیست.

گاث‌ها اغلب به مرگ، اندوه، سرنوشت، و فردیت توجه دارند. اما این توجه از جنس تسلیم نیست؛ بلکه نوعی «فهم شاعرانه از رنج» است. آن‌ها در جهانی که همه از تاریکی فرار می‌کنند، تصمیم می‌گیرند لحظه‌ای در آن توقف کنند، چشم بگشایند و معنا بجویند.

⚠️ خطر افراط: وقتی زیبایی تبدیل به انزوا می‌شود

هر سبک زندگی در صورت فقدان آگاهی، می‌تواند به دام‌های افراطی تبدیل شود. گاث هم از این قاعده مستثنا نیست. اگرچه تاریکی برای بسیاری از جوانان آرامش‌بخش است، اما در صورت عدم توازن، ممکن است به انزواطلبی، خودویرانگری یا تمایل به خرافه‌باوری منجر شود.

باید مراقب باشیم که گاث، بهانه‌ای برای فرار از زندگی نباشد؛ بلکه وسیله‌ای باشد برای درک پیچیدگی‌های آن.

🧠 ترجمه فرهنگی: یک هنرمند ایرانی چطور گاث را بفهمد؟

در فضای فرهنگی ایران، بسیاری از هنرمندان جوان به‌دنبال زبانی نو برای بیان فردیت و تجربه زیستی خود هستند. گاث می‌تواند یکی از این زبان‌ها باشد. اما ترجمه‌ی این زبان، نیاز به آگاهی، دقت و شناخت دارد.

یک هنرمند ایرانی نمی‌تواند صرفاً ظاهر گاث را کپی کند و انتظار داشته باشد در فضای فرهنگی بومی خود پذیرفته شود یا معنای اصیل بیافریند. بلکه باید:

عناصر زیبایی‌شناسی گاث را با مفاهیم درونی خود تلفیق کند.

مضامین جهانی (تنهایی، رنج، سرنوشت) را با تجربه‌های محلی پیوند بزند.

از افراط و گرایش به تقلید کور اجتناب کند.

🎼 موسیقی گاث در ایران: امکان یا توهم؟

اگرچه تاکنون ژانر گاث به شکل رسمی در ایران نهادینه نشده، اما نشانه‌هایی از آن را در موسیقی مستقل، پست‌راک، الکترونیک تاریک یا حتی شعرخوانی‌های آلترناتیو می‌توان دید. هنرمندانی که به جای فریاد، با زمزمه می‌خوانند؛ و به جای شادی جمعی، تجربه‌ی فردی را بازتاب می‌دهند.

خلق موسیقی گاثیک در ایران ممکن است — اگر هنرمند بتواند فرم را بفهمد، محتوا را آگاهانه انتخاب کند، و از سانتی‌مانتالیسم سطحی پرهیز کند.

🧭 تاریکی به‌مثابه آگاهی

سبک گاث، اگر با آگاهی، شناخت و خرد انتخاب شود، می‌تواند ابزاری برای تأمل، خلاقیت، و بازاندیشی در جهان مدرن باشد. اما اگر صرفاً به‌عنوان نوعی ژست یا اعتراض بی‌ریشه انتخاب شود، نه‌تنها کمکی به رشد نمی‌کند، بلکه ممکن است ذهن و روان جوان را در تاریکی‌های غیرخلاقانه غرق کند.

در پایان، شاید بتوان گفت:

 «گاث بودن، نه غرق‌شدن در تاریکی، بلکه انتخاب هوشیارانه‌ی سکوتی معنادار است؛ سکوتی که از دل آن، صداهایی نو و صادقانه متولد می‌شوند.»

✍️ نویسنده: ایمان هژبر

محقق و تهیه‌کننده حوزه موسیقی مستقل ایران

No comment

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

-- بارگیری کد امنیتی --