آیا Top Gun: Maverick استوریبورد حمله به ایران بود؟
نویسنده: ایمان هژبر
مدیر رسانه و تحلیلگر فرهنگی – رادیو آنلاین راک ایران
وقتی سینما پیشنویس جنگ مینویسد
در جهان امروز، سینما دیگر فقط ابزار سرگرمی نیست. گاهی پیشنویسِ سیاست است، گاهی توجیه جنگ، و گاهی آمادهسازی افکار عمومی جهانی برای پذیرش یک رویداد. یکی از نمونههای قابل تامل این پدیده، فیلم پرهزینه و خوشساخت Top Gun: Maverick است که در سال ۲۰۲۲ اکران شد؛ فیلمی که امروز، با رخدادها در جنگ دوازده روزه ، رنگی تازه به خود گرفته است.
بخش اول: عملیات در فیلم – حمله به سایهها
در فیلم Top Gun: Maverick، داستان حول یک مأموریت پیچیده نظامی میگردد: نفوذ به خاک کشوری نامشخص، پرواز در ارتفاع پایین میان کوهها، گذر از پدافندهای پیشرفته، و در نهایت، نابود کردن یک تأسیسات غنیسازی اورانیوم در دل کوهستان.
- کشور هدف هرگز نام برده نمیشود.
- پرچم یا زبان یا چهرهی خاصی به دشمن نسبت داده نمیشود.
- جغرافیا، ویژگیهای کوهستانی، و عمق استراتژیک حمله، همه «قابل تعمیم» طراحی شدهاند.
در ظاهر، فیلم از تعیین دشمن اجتناب میکند. اما در باطن، انگار قالبی آماده میسازد برای سناریویی که باید «قابل باور و مشروع» جلوه کند.
بخش دوم: واقعیت – از تئوری تا عملیات
اما ماجرا وقتی جدیتر میشود که دقیقتر به شرایط واقعی نگاه کنیم:
- از میانه دهه ۸۰ میلادی، سناریوی حمله به تأسیسات هستهای ایران، بارها در رسانههای غربی و مقالات تحلیلی نظامی مورد بررسی قرار گرفته.
- در سالهای اخیر، تمرینات هوایی گستردهای توسط اسرائیل و آمریکا با سناریوهایی مشابه فیلم انجام شده است.
- در خرداد و تیرماه ۱۴۰۴، در جریان جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل و بمباران سایت های هستهای در قلب ایران با مشارکت بمبافکنهای B-2 آمریکایی را شاهد بودیم ؛ عملیاتی که با استفاده از موشکهای دقیق و پروازهای پنهانکارانه صورت گرفت.
شباهت عملیات واقعی با صحنهپردازی فیلم آنقدر زیاد است که برای ناظران ژئوپلیتیک، این پرسش شکل میگیرد که :
آیا فیلم Top Gun: Maverick پیشنویس عملیات واقعی بوده؟ یا دستکم، استوریبورد ذهنی جهان برای پذیرش چنین حملهای؟
بخش سوم: هالیوود و پنتاگون – یک همکاری قدیمی
کمتر کسی میداند که فیلم Top Gun: Maverick نهتنها با همکاری نیروی دریایی آمریکا ساخته شد، بلکه بسیاری از صحنهها در پایگاههای واقعی نظامی، با تایید رسمی وزارت دفاع ضبط شدهاند. هالیوود و پنتاگون، رابطهای دیرینه دارند:
- فیلمنامههایی که خواستار استفاده از تجهیزات نظامی هستند، باید به تایید پنتاگون برسند.
- گاهی فیلمنامه با ملاحظات امنیتی یا پیامرسانی خاص بازنویسی میشود.
- در قبال دسترسی به جنگندهها و ناوها، فیلمسازان موظفند روایت مورد تایید ارتش را رعایت کنند.
در چنین شرایطی، این احتمال مطرح میشود که فیلم، نه صرفاً بازنمایی جنگ، بلکه نوعی «نرمسازی روانی» برای افکار عمومی باشد. به بیان دیگر، Top Gun: Maverick میتواند یک نوع عملیات روانی سینمایی باشد برای پیشزمینهسازی یک واقعیت نظامی.
بخش چهارم: توجیه تجاوز، بازتعریف قهرمان
فیلم داستان را از دید خلبانان آمریکایی روایت میکند. دشمن بیهویت است، اما قهرمانان با چهرههای آشنا، روابط انسانی، وجدان، و تردیدهای درونی وارد مأموریتی میشوند که هیچگاه به عنوان «تجاوز» معرفی نمیشود.
این تکنیک روایی، به مخاطب القا میکند که حتی حمله پیشدستانه به یک کشور دیگر، اگر با «قصد نجات جهان از تهدید هستهای» انجام شود، قهرمانانه است.
این همان نقطهایست که سینما وارد سیاست میشود:
حمله به ایران؟ شاید غیرقابل پذیرش بود… اگر ماوریک قبلاً شبیهسازیاش نکرده بود.
بخش پنجم: موسیقی – روایت احساس، ساختن اسطوره
در کنار تصویر و روایت، موسیقی فیلم نقش مهمی در تثبیت این اسطوره دارد:
- لیدی گاگا با قطعه «Hold My Hand» نهتنها یک ترانه عاشقانه اجرا کرد، بلکه تم احساسی فیلم را ساخت؛ پیوندی میان فداکاری، دلتنگی، و قهرمانی.
- تمهای برگرفته از نسخه کلاسیک ۱۹۸۶ و همکاری هانس زیمر و هارولد فالترمایر، حس نوستالژی و قداست مأموریت را تقویت میکند.
- ترکیب گیتار الکتریک، استرینگهای کشیده و درامز کوبنده، حس اضطرار، حماسه و عزم راسخ را به مخاطب القا میکند.
موسیقی این فیلم صرفاً همراه تصویر نیست؛ بخش مهمی از عملیات روانیست.
در نهایت , روایت قبل از واقعیت در سینمای آمیخته با سیایت انکار ناپذیر است
Top Gun: Maverick شاید یک فیلم سرگرمکننده باشد، اما نمیتوان آن را از زمینهی زمانی و سیاسی که در آن ساخته و نمایش داده شد جدا کرد. حمله اخیر به تأسیسات ایران، با شباهت حیرتانگیزش به سناریوی فیلم، پرسشی جدی برای اهل تحلیل مطرح میکند:
آیا ما شاهد عصری هستیم که در آن، جنگ ابتدا در سینما تمرین میشود و سپس در جهان واقعی اجرا؟
شاید ماوریک هرگز نخواست پیامآور جنگ باشد. اما هالیوود، اغلب فراتر از خواسته قهرمانانش، نقشهای پیچیدهتری برایشان مینویسد.
No comment