جمجمه ای در کانه مارو


نقد و تحلیل نمایش «جمجمه‌ای در کانه مارو لاصه» به کارگردانی احسان دلدار

نمایش «جمجمه‌ای در کانامارو لاصه» که این روزها در کافه دل آن مشهد روی صحنه می‌رود، تجربه‌ای متفاوت است که احسان دلدار طبق روال معمول آثارش  تئاتر کافه‌ای ، با تکیه بر فرم دورخوانی (Table Read) و با هدف فارسی‌سازی و نزدیک‌کردن متن به مخاطب ایرانی اجرا کرده است.
 Table Read یا دورخوانی، فرمی رایج در تئاتر جهان است که در آن بازیگران متن نمایشنامه را پشت میز و اغلب بدون جابه‌جایی، اما با بیان، لحن و اکت مناسب اجرا می‌کنند.

متن اصلی، اثری از مارتین مک‌دونا است که با اصلاحات و تغییراتی برای اجرا در فضای غیرسالن و کافه آماده شده.

فضای اجرا و فرم اجرایی

محیط کافه، با چهار میز گرد در چهار سوی فضا و بازیگرانی که پشت هر میز نشسته بودند، حال و هوایی صمیمی و بی‌واسطه ایجاد کرده بود. نورپردازی ساده و نقطه‌ای بر سر هر بازیگر، باعث می‌شد تمرکز تماشاگر در لحظه‌ی خواندن دیالوگ‌ها بر آن بازیگر باشد. این طراحی، بدون نیاز به جابه‌جایی‌های پیچیده، تنوع بصری و تمرکز روایی ایجاد می‌کرد.

اجرای نمایش در چهار اپیزود انجام شد و بازیگران با صدایی رسا، لحن دقیق و اجرای اکت‌های کوچک اما اثرگذار، شخصیت‌های خود را جان می‌بخشیدند؛ حتی با وجود آنکه پشت میز نشسته بودند.

متن و تغییرات کارگردان

زبان نمایشنامه، در نسخه‌ی اجراشده، کاملاً محاوره‌ای و روان بود. احسان دلدار با حذف یا تغییر برخی عناصر بومی ایرلندی و جایگزینی آن‌ها با معادل‌هایی که برای تماشاگر ایرانی ملموس‌تر باشد، توانست فاصله‌ی فرهنگی را تا حدی کم کند. با این حال، روح آیینی و فضای منطقه‌ی گلوی (Galway) ایرلند در متن باقی ماند.

بازی‌ها

بازی‌های احسان دلدار، علی دلدار، حسام محدث و مریم خرمی، با وجود فرم Table Read، کاملاً پرانرژی و روان بود. حضور یک راوی خانم – که به نظر می‌رسید جایگزین مصطفی شفیعی (ذکرشده در پوستر) شده باشد – نقطه‌ی قوت دیگری برای اجرا بود. تسلط این راوی بر روایت داستان و توانایی صحنه‌پردازی کلامی، کمک شایانی به فضاسازی اثر کرد.

در اجرای سوم، که گزارش حاضر بر اساس آن نوشته شده، هنوز می‌توان ظرفیت‌هایی برای افزایش جذابیت یافت. استفاده از افکت‌های صوتی (صدای چکش , زدن , کندن خاک، باد، باران و… ) و یا موسیقی ایرلندی متناسب با حال و هوای داستان، می‌توانست به غنای فضاسازی کمک کند و تماشاگر را عمیق‌تر در بطن روایت قرار دهد.

اهمیت تجربه و جایگاه آن در تئاتر مشهد

با کمبود سالن‌های تئاتر در مشهد، تلاش احسان دلدار برای رواج تئاتر کافه‌ای قابل توجه است. او پیش‌تر نیز با نمایش «کراپ» نشان داده بود که به تجربه‌گرایی و جست‌وجوی فرم‌های متفاوت علاقه‌مند است. چنین اجراهایی، علاوه بر ایجاد تجربه‌ی نزدیک و شخصی‌تر با تماشاگر، می‌توانند جریان تازه‌ای در تئاتر این شهر شکل دهند.

در پایان میتوان گفت جمجمه‌ای در کانامارو لاصه یک تجربه‌ی موفق و متفاوت از ترکیب فرم Table Read با تئاتر کافه‌ای است که با وجود محدودیت‌های فنی، توانسته فضایی جذاب و صمیمی خلق کند. بازی روان بازیگران، تغییرات سنجیده در متن و هدایت هوشمندانه‌ی کارگردان، نقاط قوت این اجرا هستند. با افزودن لایه‌های صوتی و موسیقایی، این اثر می‌تواند به تجربه‌ای کامل‌تر و ماندگارتر تبدیل شود.

اگر از علاقه‌مندان تئاتر هستید، پیشنهاد می‌کنم فرصتی برای تماشای «جمجمه‌ای در کانامارو لاصه» در کافه دل آن اختصاص دهید. این اجرا، نمونه‌ای ارزشمند از تئاتر کافه‌ای و فرم Table Read در مشهد است که با تلاش و خلاقیت گروهی کوچک اما توانمند روی صحنه می‌رود.
همچنین اگر این نمایش را دیده‌اید و از آن لذت برده‌اید، تجربه‌ی خود را با دوستان و آشنایان‌تان در میان بگذارید تا سهمی در گسترش و حمایت از چنین اجراهای متفاوت و کم‌نظیری داشته باشید.

ایمان هژبر پژوهشگر و نویسنده حوزه تئاتر و موسیقی
تابستان ۱۴۰۴

 

No comment

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

-- بارگیری کد امنیتی --