در عصری که موسیقی اغلب اسیر شتاب، الگوریتم و بازار شده، بازگشت به ریشهها و تأمل در زندگی هنرمندانی چون یوهان سباستین باخ، نه بازگشت به گذشته، بلکه حرکتی بهسوی ژرفاست. باخ، تنها یک آهنگساز بزرگ نیست؛ او معلمی است بیصدا که قرنهاست در دل نُتها، سازها، و سکوتها سخن میگوید. مجموعهمقالهی پیشرو تلاشی است برای کشف چرایی ماندگاری او و استخراج الهاماتی زنده برای هنرمندان جوان ایران امروز.
۱. کودکی در سایهی فقدان؛ ساختن با کمترینها
یوهان سباستین باخ در سال ۱۶۸۵ در شهر آیزناخ آلمان متولد شد. در پنجسالگی مادر و در نهسالگی پدرش را از دست داد. در دنیای امروز، شاید از دست دادن والدین در این سن مساوی با بحران هویت، ترک تحصیل، یا سقوط روحی باشد، اما باخ از همین لحظه با قدرت حافظه، تمرین و اراده راه خودش را ساخت.
او نزد برادر بزرگترش، یوهان کریستوف، زندگی کرد و با کپیکردن دستی آثار موسیقایی که حق دسترسی بهشان را نداشت، خودش را آموزش داد. بهقولی «در خاموشی و بیدسترسی، صدای خودش را پیدا کرد».
۲. زندگی در آلمانِ تکهتکه؛ نبوغ در دل ساختار
قرن هجدهم آلمان، آلمانی نبود که امروز میشناسیم. مجموعهای از ایالتهای پادشاهی و اشرافی، با کلیساهایی متنفذ و اختلافات سیاسی فراوان. در چنین شرایطی، باخ مجبور بود همواره بین ساختارها حرکت کند: از دربار به کلیسا، از ارباب قدرت به کشیش محلی. اما در هر موقعیتی، چیزی را حفظ کرد: نظم شخصی، نگاه مستقل و تعهد به هنر.
۳. ایمان به نظم؛ معنویت بیریا در موسیقی
باخ یک هنرمند «دینی» بود، اما نه بهمعنای تبلیغاتی یا کلیشهای. آثارش چون “مسیحا”، “مسیای بره مقدس” یا “سرودهای کلیسایی”، پر از حس تسلیم در برابر چیزی بزرگتر هستند. باخ باور داشت موسیقی اگر درست نواخته شود، انسان را به خدا نزدیک میکند ــ هر خدایی که در دل انسانهاست. همین نگاه باعث شد که حتی در آثار غیرمذهبیاش نیز نوعی پرهیزگاری ساختاری دیده شود؛ چیزی که در فوگها و کنترپوآنهای او تجلی مییابد.
۴. تمرین، تمرین، تمرین؛ نبوغ در سایهی تکرار
برخلاف تصور رایج که نبوغ را امری ناگهانی و ذاتی میداند، باخ زندگی خود را وقف تکرار، تمرین و بازنویسی کرد. هزاران صفحه موسیقی نوشته است، گاه فقط برای آنکه دستوپنجه نرم کردن با یک ایده را تمرین کند. در دنیای امروز، که بسیاری به دنبال «موفقیت سریع» هستند، باخ با آرامش نشان میدهد که پایداری، تمرین و فروتنی مهمترین سرمایههای یک هنرمندند.
۵. الهام برای هنرمندان ایرانی
در جامعه امروز ایران، که اغلب هنرمندان مستقل با محدودیت، سانسور، فقر امکانات و عدم حمایت مواجهاند، باخ میتواند الگویی عمیق باشد: کسی که با کمترینها ساخت، کسی که در نظم شخصی و معنویت فردی، راهی برای خلاقیت یافت، و کسی که حتی اگر در زمان خودش تماماً شناخته نشد، ماندگار شد.
در بخش بعدی به سراغ روشهای خلاقیت باخ در قید و بندهای فرمی میرویم: چگونه در دل سختگیریهای سبک باروک، صدایی شخصی خلق کرد؟ چرا فوگهای او هنوز کلاس درس هستند؟ و چه چیزی از ذهن او برای هنرمندان معاصر ارزش یادگیری دارد؟
نویسنده و پژهشگر : ایمان هژبر
پینوشت | واژهنامه اصطلاحات تخصصی
۱. مسیای بره مقدس
عنوانی است که به برخی از آثار مذهبی باخ یا آهنگسازان همدوره او نسبت داده میشود. «بره مقدس» (Lamb of God) عبارتی نمادین در مسیحیت است که به حضرت عیسی (ع) اشاره دارد. این عنوان در قطعات موسیقی مذهبی، معنای قربانی شدن برای انسانها را در بُعد روحانی دارد. باخ در بسیاری از آثار مذهبی خود از این نماد برای بیان مفاهیمی چون رستگاری و ایثار بهره برده است.
۲. فوگ (Fugue)
نوعی فرم آهنگسازی پیچیده در موسیقی کلاسیک است که بر پایهی تقلید و تقابل خطوط ملودیک ساخته میشود. در فوگ، یک تم موسیقایی (Subject) توسط یک صدا معرفی میشود و سپس توسط صداهای دیگر تقلید و گسترش مییابد. ساختار فوگ از دقیقترین و پیچیدهترین فرمهای موسیقیست و مهارت آهنگساز را در کنترل همزمان چند خط ملودیک نشان میدهد.
۳. کنترپوآن (Counterpoint)
فن ترکیب همزمان دو یا چند خط ملودی مستقل است، به گونهای که هر کدام از لحاظ ریتمیک و ملودیک معنا داشته باشند، اما در مجموع نیز یک کل هماهنگ بسازند. کنترپوآن پایهی اصلی سبک باخ و بسیاری از آهنگسازان باروک است و در فوگها کاربرد فراوانی دارد.
۴. مسیحا (Messiah)
نام یک اثر مشهور از هندل است، اما در این مقاله، منظور همان مفهوم کلیتر «آثار مذهبی بزرگ» با محوریت زندگی یا پیام عیسی مسیح است. باخ خود نیز قطعاتی چون «ماتیوس پاسیون» (The St. Matthew Passion) دارد که در این دسته قرار میگیرند.
۵. باروک (Baroque):
باروک نام دورهای هنری و فرهنگی در اروپاست که تقریباً از سال ۱۶۰۰ تا ۱۷۵۰ میلادی ادامه داشت. این اصطلاح ابتدا بهمعنای «مروارید ناصاف» بود، اما بعدها برای توصیف سبکهایی بهکار رفت که نمایشی، پرجزئیات و پیچیده بودند.
در موسیقی، دوره باروک با ویژگیهایی چون چندصدایی پیشرفته (کنترپوآن)، ریتمهای منظم و ساختارمند، و بیان احساسی شدید شناخته میشود. سازهایی مانند هارپسیکورد، ارگ کلیسایی و ویولن نقش محوری داشتند.
یوهان سباستین باخ، آنتونیو ویوالدی و هندل، از برجستهترین آهنگسازان این دوره هستند. موسیقی باخ، چکیدهی نظم، عقل، و ایمان در جهان پرشور باروک است.
No comment